loading...
سامانه منبرنگار
آخرین ارسال های انجمن
منبر نگار بازدید : 28 1392/08/16 نظرات (0)
  1.  در زمان بنى اسرائيل مرد گناهكارى بود و از همه نوع معصيت كوتاهى نمى‏كرد او در يكى از مسافرتهاى خود به سر چاهى رسيد و ديد يك سگى از غايت تشنگى زبانش را بيرون آورده و له له مى‏زند و نفس نفس به چاه نگاه مى‏كند مرد گنهكار به حال سگ زبان بسته ترحم كرد و دلش سوخت شال خود را به كفش خود بست و به اين وسيله آب از چاه بيرون آورده به آن حيوان خورانيد و تشنگى او را فرو نشاند و كاملا سيراب نموده و نجاتش داد.
    خداوند مهربان به پيامبران زمان وحى كرد كه به آن بنده بگو كارى كه انجام داده‏اى كوشش ترا پذيرفتم و از عمل تو خوشنودم و لذا از سر تقصيرات و گناهانت گذشته و مورد عفو خود قرار دادم مرد عاصى پس از شنيدن جريان خود از كارهاى ناشايسته و قبيح خود نادم و پشيمان شد و از گمراهى بطريق هدايت و راه رستگارى برگشت.‏(انوار نعمانيه ج 4 ص 66)
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 140
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 297
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 51
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 57
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 69
  • بازدید ماه : 72
  • بازدید سال : 272
  • بازدید کلی : 39,004